تبلیغات
آخرین ارسالی های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
khodeton ro moarefi konid | 13 | 3520 | mmd |
مپ کلش | 0 | 425 | mehditak0121 |
فتوشاپ عکس شما بصورت رایگان | 0 | 436 | mehditak0121 |
طراحی بنر رایگان | 0 | 676 | mehditak0121 |
به چند همکار نیازمندیم | 0 | 841 | mehditak0121 |
بهنوش بختیاری یک سال است حقوق نگرفته!
بانی فیلم: بهنوش بختیاری بازیگر سینما و تلویزیون این روزها در حالی که دل پردردی از شرایط موجود وضعیت کار در سینما و تلویزیون دارد، فعالیت در عرصههای تازهای را تجربه میکند.
او را گرچه به عنوان پای ثابت آثار طنز میشناسیم و به قول خودش فیلمنامههای طنز اول در خانه او میآید، اما اعتراف میکند در شرایطی که یک سال است همه کارها را عملا مجانی بازی کرده، گاهی از روی اجبار در آثاری حاضر شده است.
بختیاری این شبها «عصر پاییزی» را روی آنتن شبکه یک دارد اما حرف این مصاحبه درباره این سریال هم نیست. او در گفتگویی صمیمی با مهر، دردهای انباشته شده در دلش را بازگو میکند و در میان حرفهایش از وضعیت نامساعد سینما و دستمزدهایی که فقط به 7، 8 نفر میرسد تا موضوع ماهواره و شبکه «من و تو» و فساد مالی در شبکه نمایش خانگی و خیلی حرفهای دیگر میگوید.
از او که میپرسم چرا برای کارگردانی به سمت کارهای طنز نرفته است، میگوید: من اگر بخواهم یک فیلم داستانی بسازم نهایت تلاشم را میکنم به سمت طنز نروم. آنقدر که از طنز خاطره بدی دارم. فیلمی که حالا کار میکنم هم ابتدا درباره خودکشی و افسردگی بود اما احساس کردم بهتر است روی این موضوع تمرکز نکنم. اکنون درباره بازیگران فراموش شده سینما و روابط و قوانین غیرانسانی حاکم بر سینما فیلم میسازم.
بختیاری ادامه میدهد: حرف از ستارههایی است که سالها در خانه نشستهاند و بیکارند و افرادی که ستاره میشوند اما در حد و اندازه این جایگاه نیستند. در خصوص دستمزدهای وحشتناکی که برخی از بازیگران میگیرند و در عوض حداقل دستمزدهایی که به دیگران داده نمیشود... تعادل کفه ترازو سینما به هم خورده است. برخی برای دو، سه روز 200، 300 میلیون میگیرند و عده دیگر برای یک ماه کار باید دنبال پولشان بدوند. مثل خود من!
این بازیگر از نقشهایی که برای خانمها مینویسند هم ناراضی است: دوست دارم نقشهایی برای شخص خانمها نوشته شود اما کمتر این اتفاق میافتد. به خصوص در آثار طنز کمتر ممکن است زنان محور قرار بگیرند بنابراین ما مکمل آقایان هستیم. البته حتی در هالیوود هم بازیگران مطرح نقشهای مکمل معمولی بازی میکنند و برایشان بد هم نیست. حضور در سینما و تلویزیون فقط نباید به نقشهای متفاوت خلاصه شود. اما من دوست دارم در فیلمنامهها وقت بیشتری برای زنان گذاشته شود.
شتابزدگی در تولید آثار موضوع دیگری است که بختیاری از آن حرف دارد: عجله کار را خراب میکند اما برخی فیلمها هم 15 روزه ساخته میشود و اثر خوبی هم از آب درمیآید. به ویژه اگر کارگردان به تدوین آشنا باشد، خیلی سریع میتواند فیلم را جمع کند.
وی تأکید میکند: خود من از آن رو در حال مستندسازی هستم که بنا نباشد در هر فیلمی بازی کنم. دیگر این فیلمها نه مرا راضی میکند نه حالم را خوب میکند.
و باز هم آثار طنز که موضوع آنها بخش اعظم درد و دلهای بختیاری است: فیلمهای طنز اصولا اولا در خانه من میآید، نمیدانم چرا اینطوری است! قصد من هم نبود بازیگر طنز شوم. اخیرا هم 7، 8 کار را رد کردم. جز «شوخی کردم» مهران مدیری که به سبک کارهای قدیمی مثل «ساعت خوش» و ... است و هر قسمت آن به یک موضوع میپردازد. این کار حرفهای تازهای برای گفتن دارد و البته خنده دار است و من در آن نقشهای زیادی بازی کردهام.
او ادامه میدهد: در «شوخی کردم» تمام آیتمها دغدغههای اجتماعی است که مردم با آنها درگیر هستند. دروغ، خشونت، ازدواج، اعتیاد و... اکنون دیگر شرایطی نیست که مردم با هر چیز قاه قاه بخندند. آنها دنبال حرفهای تازهای هستند که تا به حال نشنیدهاند. مردم دلشان کارگردانهای جسوری میخواهد که این حرفها را بزنند. اکنون دیگر زمانی نیست که کمدیهای معمولی هم فروش کند. حالا مردم دنبال فیلمنامه عمیق یا کمدیهای موقعیت هستند.
بختیاری مستندش را برای شبکه نمایش خانگی میسازد و البته به این شبکه نیز انتقاداتی دارد: من موافق شبکه نمایش خانگی نیستم و مطمئنم این شبکه به خاطر فساد مالی تا یک سال دیگر دوام نمیآورد. چرا که شرکتهای پخش فیلم بسیار نادرست عمل میکنند و کارهای زیر میزی زیاد دارند و... اما این موضوعات کم کم آشکار میشود و خورشید زیر ابر نمیماند. این شرکتها از نظر مالی به تهیهکننده کار فشار میآورند. چکهایش را بد پاس میکنند یا اصلا نمیدهند. پولهای بسیاری این وسط بدون اینکه تهیهکنندگان بفهمند حیف و میل میشود. چون من تهیه کننده یک کار بودم میدانم.
بازیگر سریالهای «خانه به دوش»، «شبهای برره»، «دارا و ندار» و «خداحافظ بچه» حسابی از تلویزیون طرفداری میکند: ما شبکههای تازهای مثل نمایش، تماشا، نسیم و... داریم. تلویزیون باید آنقدر پرمحتوا و براساس نیاز مخاطب برنامه بسازد که اصلا نیازی به شبکه نمایش خانگی نباشد. نباید کارگردانهایی چون مهران مدیری یا داود میرباقری به دلیل بودجه کم تلویزیون یا بهتر بگویم نبود بودجه در تلویزیون به شبکه نمایش خانگی روی بیاورند و چشم آنها به این باشد که مخاطب چقدر پول میدهد و از فروشگاه خرید میکند. شاید خط قرمز، محدودیت و عدم جذابیتهای بصری و نبود بودجه باعث رفتن آنها شده است.
او این شبها در شبکه یک سریالی روی آنتن دارد که اصغر نعیمی ساخته است و در اینباره میگوید: ما «عصر پاییزی» را مجانی کار کردیم. در چنین شرایطی انگیزه من به عنوان بازیگر صفر میشود. وقتی تشویقی در کار نیست، بازدهی پایین میآيد. روحیه عوامل هم از دست میرود. تا کی میخواهند با بودجه ندادن به تلویزیون این مسیر را ادامه میدهند. تلویزیون یک سال و نیم است بودجه ندارد و اگر این مسیر ادامه پیدا کند صدا و سیما که آبروی مملکت است سقوط خواهد کرد و همه به شبکه نمایش خانگی روی میآورند.
بختیاری تصریح میکند: این شبکه هم اگر با رفتار نادرست مالی پیش برود به سمت اضمحلال میرود و سقوط میکند. ما چارهای نداریم جز اینکه در روابط کاریمان فهیم، هوشمند، واقعبین، مدیر و سالم باشیم اما متاسفانه اکنون هیچ کدام از این خصلتها در ما وجود ندارد.
وی یادآور میشود: شما سراغ هر کسی که با شبکه نمایش خانگی کار کرده بروید محال است گلایه نداشته باشد. شرایط فعلی تنها اشتیاق و امید را از افراد میگیرد و باعث میشود همه دنبال سرهم بندی باشند. با این حال من به تلویزیون مملکتم احترام میگذارم، خودم هم از تلویزیون آمدهام و آنجا احساس راحتی و امنیت بیشتری میکنم. حتی اگر در حال حاضر قرار نباشد دستمزدم را بدهند میدانم سرانجام با من تسویه حساب خواهد شد و با صدا و سیمای مملکتم طرف هستم.
روحیه وطنپرستی بختیاری با این حرفها بیشتر آشکار میشود: در حالی که برخی مدام از ریزش مخاطبان صدا و سیما خبر میدهند حرف من این است که چرا تلاش نکنیم تا این مخاطب را دوباره به دست بیاوریم. چه بسا که برخی وقتها مردم دوباره با همان قوت پای تلویزیون مینشینند. مثل سریال «پژمان». مردم سوژههای خوب را تشخیص میدهند.
این بازیگر میگوید: من از آن آدمهایی هستم که به شدت وطنم را دوست دارم و روی آن تعصب دارم. همیشه هم دلم میخواسته حرفهای تازهای بزنم و در کارهای تازهای بازی کنم، اما در دو سال گذشته برای گذران زندگی مجبور شدهام در کارهایی بازی کنم که در شأن و شخصیتم نیست. امسال هر کاری انجام دادم هیچ پولی از آن دریافت نکردهام. دیگر انگیزهای برای من نمانده و تمام تلاشم این است که حرفی بزنم که در سینما تعادل ایجاد شود. گرچه به حرفهای ما توجهی نمیشود. وظیفه انسانی ما این است که بد بودن شرایط فعلی سینما را آشکار کنیم. صرف کردن حق الناس برای مقاصد شخصی، پارتی بازی، رشوه، وصل شدن به دولت برای گرفتن بودجههای بزرگ و... کار نادرستی است.
بختیاری به سونامی اشاره میکند که در فضای سینما و تلویزیون کشور آمده: باید این سونامی را برطرف کنیم. من به این قضیه خوشبینانه نگاه میکنم و امیدوارم همه چیز درست شود.
او را از بدو پخش آزمایشی شبکه نسیم در این شبکه نیز دیدهایم و گویا قرار است برای آن برنامه هم بسازد: شبکه نسیم برای طنز و سرگرمی و خوب کردن حال مخاطب است. بنابراین دغدغه انسانیام بود به آن کمک کنم. چون در یک شبکه جدید خبری از پول زیادی نیست اما ما باید کارهای جدیدی انجام بدهیم تا دید مردم نسبت به تلویزیون تغییر پیدا کند و آنها «من و تو» تماشا نکنند.
وی تصریح میکند: ایرانیانی که دور از وطنشان از ایران بد می گویند وطن فروش و خائن هستند و من اصلا برنامه های ماهواره را دوست ندارم. یک ایرانی نباید برود آن طرف دنیا سوراخ موش گیر بیاورد و از آنجا ایرانی دیگری را به قیام تحریک کند. تنها کاری که ما باید انجام دهیم امیدبخشی است. ما باید در تلویزیون به این درک و واقع بینی برسیم که هر کدام وظیفه داریم تلویزیون را از این ورطه بیرون بکشیم. خود من به شخصه هیچوقت فراموش نمیکنم که کارم را از تلویزیون آغاز کردهام و این رسانه در مواقع ضروری به کمکم آمده است.
بختیاری یادی هم از مدیر سابق شبکه سه میکند: از اصغر پورمحمدی مدیر قبلی شبکه سه تشکر ویژه دارم که همیشه مثل شیر پشتمان بود و تا وقتی بود نمیدانستیم بی پولی، پاس نشدن چک و رفتار بد چه معنایی دارد. آن زمان هر مسئلهای داشتیم کافی بود پیش او برویم و مشکلمان را مطرح کنیم و با حضور او چالش معنایی نداشت. اما با رفتن او ما بی کس و یتیم شدهایم و کسی را نداریم از ما پشتیبانی کند.
سوال اساسی این بازیگر این است که امثال او این روزها چطور باید زندگی کنند؟ خودش میگوید: وقتی یک سال کار میکنی و همه بعد از اتمام کار تلفنشان را خاموش میکنند و چکها برگشت میخورد، من بازیگر مجبورم برای درآوردن خرجهایم در یک کار ضعیف بازی کنم. مردم بدانند چکهای ما پاس نمیشود و بازیگرانی هم که حرف دستمزدشان مطرح است 7، 8 نفر هستند و تعدادشان از انگشتان دست تجاوز نمی کند. آن بازیگران حق عدهای دیگر را پایمال میکنند، من موافق نیستم که بازیگری پولهای هنگفت بگیرد و دیگری 9 ماه نتواند برای خانوادهاش گوشت بخرد. فیلمی که میسازم هم درباره همین حرفها در سینما و نابرابری شدیدی است که بین بازیگران به وجود آمده است.
ادامه مطلب
این سریال طنز را علیرضا سبط احمدی را برای پخش از شبکه دو سیما تهیه می کند که پاییز امسال سریال «همه بچه های ما» را به روی آنتن این شبکه داشت.
سریال جدیدی که منوچهر هادی در مقام کارگردان در آن حضور دارد و یکی از سریال های نوروز 93 خواهد بود، رویکردی طنز دارد و درباره جوانی به نام بهادر است که فقط یک ماه فرصت دارد که تا قبل از عید نوروز، رضایت خانواده اش را برای رفتن به خواستگاری جلب کند. او برای رسیدن به هدفش، ابتدا باید چند کار خیر و نوعدوستانه انجام دهد و دلهای شکسته را از خود راضی کند.
به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب
«شوخی کردم» تازه ترین مجموعه مهران مدیری از 15 دی در شبکه نمایش خانگی عرضه می شود.
«خلاقیت» نام اولین اپیزود از مجموعه جدید مهران مدیری است.
به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب
صداقت كامل را موقعی فهمیدم كه کاملا حس كردم همه جواب هایش از ته دل است و هیچ جا از من نخواست كه دكمه stop ضبط را فشار دهم. بعضی وقت ها نوشتن مقدمه برای مصاحبه با بعضی چهره هاسهل و ممتنع می شود. آسان از این لحاظ كه تو آنقدر با سوژه مورد نظرت همذات پنداری می كنی و دوستش داری كه با خودت می گویی الان بهترین مقدمه را برایش می نویسم اما كار وقتی سخت می شود كه می خواهی جمله اول را شروع كنی و نمی دانی كلمه ها را چطور كنار هم بگذاری تا واقعیت مطلب را ادا كنی.
برای بهنوش بختیاری هم دقیقا همین اتفاق افتاد فكر می كردم برای بازیگر دوست داشتنی سینما و تلویزیون خیلی راحت بتوانم بنویسم اما وقتی پای عمل وسط آمد تمام پیش بینی هایم به هم ریخت. بهنوش بختیاری به تمام سؤال ها با صداقت كامل جواب داد. از اول تا آخر این سؤال و جواب ها را بخوانید آن وقت راحت تر می توانید درباره صداقت او قضاوت كنید.
مثبتم، حقه باز و منفعت طلب!
واقعیت این است كه خودم را خیلی نمی شناسم.گاهی وقت ها می گویم كاش آنقدر خودم را می شناختم كه تكلیفم روشن بود و خوش به حال كسانی كه پی بردند چطور افرادی هستند. اما برای اینكه خودم را بشناسم زحمت می كشم، مطالعه می كنم، به خودم رجوع می كنم.مشاوره می روم و معتقدم نیاز به خودشناسی فقط مشكل من نیست.بشر از ابتدا كه خلق شد، قصد داشته ماهیت خود را كشف كند و فكر می كنم همیشه هم ناموفق بوده است. به نظرم انسان آنقدر پیچیدگی های مختلف دارد كه نمی شود در یك جمله خودش را تعریف كند اما روی هم رفته خودم را شخص مثبتی می بینم البته حسادت و حقه بازی های خودم را دارم و گاهی اوقات منفعت طلب هستم.
همه این خصیصه ها در وجود من است اما اساسا سعی می كنم در عكس العمل هایم این خصیصه های منفی را بروز ندهم.مثلا سعی می كنم اگر به كسی حسادت می كنم تا جایی كه ممكن است این حسادت را در عملم بروز ندهم و نخواهم جایی از آن آدم بدگویی كنم تا حسادتم را اضافه كرده باشم یا خود آن شخص را با نیش زبان آزار نمی دهم.در واقع تلاش می كنم آن حس حسادت در خودم باقی نماند.
در مرداب گل نیلوفر بمان
یك وقت هایی كاری انجام داده ام كه اشتباه بوده و آنقدر جالب تاوان آن را پس داده ام كه تصمیم گرفته ام آدم خوبی باشم.وقتی كارهای خوب هم انجام می دهم صدبرابر آن به من برگردانده شده است. اما به هر حال من هم یك انسانم و خصوصیات منفی هم دارم و سعی می كنم روی آنها كار كنم، به خصوص كه در دنیایی زندگی می كنیم كه خوب بودن كار آسانی نیست. با این حال این جمله را با خودم همیشه تكرار می كنم: در مرداب تو باید گل نیلوفر بمانی.جایی كه همه اشكال دارند اگر تو آدم خوبی باشی حتی اگر از خیلی چیزها عقب بیفتی با این حال فكر می كنم باز هم نیلوفر ماندن بهتر است.
خلافكار موفقی می شدم!
من در حقه بازی به شدت حرفه ای هستم، در مسائل حقه بازی خیلی باهوشم، یعنی اگر قرار بود در مسیر نادرست قرار بگیرم قطعا در آن کار موفق می شدم. به خصوص كه در كار سینما نمی توان حقه باز نبود و باید یكسری زرنگ بازی ها را بدانی.اما از آنجایی كه به شدت به قضیه كارها معتقدم، از عكس العمل بیرونی كارهایم می ترسم. در زندگی من انعكاس كارهایم به شدت وجود داشته است. خداوند در خواب ها یا نشانه های زندگی ام این انعكاس را به من ثابت كرده است.
غیبت كردم و دهانم آفت زد
یادم می آید یك بار به صورت ناجوانمردانه راجع به كسی صحبت می كردم.خودم هم حس می كردم صحبتی كه می كنم پوچ است و صرفا از روی بدجنسی آن حرف ها را بازگو می كنم. در واقع خودم واقف بودم كه كار انجام می دهم.خیلی عجیب بود كه وقتی به خانه ام برگشتم احساس كردم در دهانم سوزش حس می كنم. به دكتر مراجعه کردم و متوجه شدم دهانم پر از آفت شده است.منظورم این است كه آن غیبت كردن به سرعت روی زندگی و بدن من نشان داد، طوری كه واقعا از قضیه كار می ترسم.
صفات خوب من؛ می بخشم، مادی هم نیستم
هرچه از بی ارادگی ام بگویم كم گفته ام. مثلا وقتی كسی می گوید تصمیم گرفتیم و شد را درك نمی كنم. اصلا نمی دانم تصمیم گرفتن چه هست. بعضی مواقع به شدت تنبلی می كنم كه نباید بكنم اما در عین حال بیش از اندازه دل رحم هستم، یعنی زمانی كه بدترین كار را در حقم می كنند اصلا نمی توانم آن فرد را نبخشم. خدا را شكر می كنم كه این بخشش در وجودم هست.
یكی دیگر از اخلاق های خوبم سخاوت من است. بخشیدن و از پول گذشتن كه كمتر كسی آن را دارد در وجود من هست. من به مسائل مادی دنیا دل نمی بندم. بداخلاقی هم ندارم و همیشه آدم خوش رو و بانشاط و سرحالی هستم.
بهنوش بختیاری در کنار بهروز صفاریان در مراسم حمایت از بنیاد بیماران نادر ایران
روی روی رو!
من بی نهایت موجود احساساتی هستم. احساساتی نه فقط به معنای رمانتیك، بیشتر آدم دلی هستم.همه خصوصیاتم روست و هیچ پنهان كاری ای ندارم تا جایی كه همسرم به من می گوید بهنوش آدم تكلیفش با كاراكتر تو مشخص است. هیچ پنهان كاری و راز درونی ای ندارم.عصبانیتم را همه متوجه می شوند، حسادت ام را متوجه می شوند، بدجنسی ام را می فهمند. اما خدا را شكر می كنم كه آدم ها متوجه می شوند تا چه اندازه می توانند به من نزدیك شوند اما در یك جاهایی متوجه نمی شوی یك آدم چطور می تواند به تو ضربه بزند.
حسود بودم، اما خوب شدم
صفت های خوب من زیاد است و به آن افتخار می كنم به این دلیل كه صفت های ذاتی ام را تربیت كرده ام.وقتی بچه بودم خیلی موجود عصبی و پررویی بودم و بعدها سعی كردم این خصیصه ها را برطرف كنم. من حسادت وحشتناكی داشتم، چشم نداشتم كسی كه از من زیباتر بود را ببینم.اما الان آنقدر تمرین ذهنی كردم که خوب شدم چون متوجه شدم كه اگر اخلاق خوبی نداشته باشم نه در دل مردم جایی دارم و نه در دل خدا.
خدایا وزنم را كم كن!
اگر بخواهی یكی از خصوصیات خودت را پاك كنی كدام خصوصیات را پاك می كنی؟بی ارادگی ام را. مثلا 4-3 سال است فكر می كنم باید وزن كم كنم اما نمی توانم. اصلا چیزی به اسم غذا نخوردن در زندگی من جا ندارد تا حدی كه فكر می كنم غریزه سیری ندارم (می خندد).یا اینكه اهداف كوچك خودم را می نویسم اما هیچ وقت قدمی برای آن برنمی دارم.صد سال است كه می خواهم صبح زود بروم ورزش كنم اما نمی دانم چرا نمی توانم. شاید هم دلیل این اتفاق ها به مودی بودن من برمی گردد.وقتی می خواهم به یك مهمانی بروم برایم عجیب است كه از سه شنبه می گویند پنجشنبه شب منزل ما تشریف بیاورید. من نمی توانم كسی را از قبل دعوت كنم چون ممكن است پنجشنبه صبحش حالم خوب نباشد و حوصله آن مهمانی را نداشته باشم، طوری كه برنامه ریزی در زندگی من جایی ندارد و این مسئله اتفاق بسیار بد زندگی من است.
سم ها و انرژی های منفی
مهم ترین خصیصه ای كه در جامعه رنجت می دهد، چیست؟
رفتار منفی آدم ها با یكدیگر واقعا برایم عذاب آور است.فروشنده ها به راحتی با تو بد برخورد می كنند.داروخانه می روی زورش می آید درست رفتار كند. انگار بابت كاری كه برای تو انجام می دهند پولی نمی گیرند.این رفتار نادرست و انرژی منفی كه مردم به هم می دهند غیرقابل تحمل است. وقتی وارد یك مجلس می شوی، می خواهند تو را تخریب كنند چه با نگاه چه با رفتارشان.البته به مردم حق می دهم چون اخلاق ما اخلاق خودمان نیست، به دلیل كمبودهای جامعه این خصیصه های منفی بروز می كند.
نداشتن تفریح و شاد نبودن باعث می شود سموم در بدن ما باقی بماند و این سموم را به شكل برخورد منفی و رفتار زشت و زننده بروز می دهی.قبلا از برخورد نادرست مردم رنجیده می شدم اما می گویم طفلكی ها حق دارند.
آخرین باری كه دروغ گفتی را به یاد داری؟
همین 10 دقیقه پیش بود، راستش مجبور شدم دروغ بگویم (می خندد).همیشه فكر می كنم شخصیت آدم قشنگ می شد اگر صداقت وجود داشت.چند وقت پیش با خودم گفتم بهنوش! تحت هر شرایطی راستش را بگو؛ من با همسرم همیشه روراستم. اگر دروغ گفتم دروغ خیلی كوچكی بوده، مثلا یك روز خانه ام به هم ریخته بود هرچه فكر كردم دیدم حوصله ندارم ظرف بشورم، زنگ زدم كارگر آمد و همه كارها را كرد و شب برای خودشیرینی به همسرم گفتم خودم همه نظافت ها را انجام داده ام ولی 2 روز بعد راستش را به همسرم گفتم چون دلیلی نداشت با احساس بد دروغگویی كنار می آمدم.
همسر من ظرفیت بسیار بالایی دارد و چون از شعور بالایی برخوردار است رابطه خیلی صادقانه ای با هم داریم.اما وقتی یك دستیار كارگردانی كه تو را درك نمی كند و فقط به كار خودش فكر می كند و شرایط تو برایش مهم نیست مجبوری به او دروغ بگویی.بیشترین دروغ ها را به دستیار كارگردان ها گفته ام (می خندد).
دلم می خواست آن نقش را من بازی كنم
در صحبت هایت گفتی در وجود همه ما حسادت هست. تا به حال نسبت به یك بازیگر حسادت كرده ای؟بله. خیلی فراوان حسادت را حس كرده ام. از ذهنم گذشته است كه زیرآب طرف را بزنم و نقش مورد علاقه ام را خودم بازی كنم. اما هیچ وقت برای آن طرف نزده ام و حسم را به زبان نیاورده ام. یك مدت روزنامه بانی فیلم را نمی خریدم، اعصابم خورد می شد به خصوص زمانی كه منشی صحنه بودم لجم می گرفت كه فلانی در فلان كار مشغول به كار است اما من نیستم. دوست داشتم نقش فرشته صدر عرفایی در كافه ترانزیت را من بازی كرده باشم یا نقش خانم طناز طباطبایی را در كار آقای مهرجویی را من بازی كنم یا نقش هدیه تهرانی در قرمز را خیلی دوست داشتم اما هیچ وقت نمی گویم كاش من جای او بودم چون قطعا او از من خیلی بهتر بوده است. دلم می خواست در قهوه تلخ بازی می كردم اما دعوت به بازی در آن كار نشدم.به لباس های بازیگرهای قهوه تلخ خیلی حسادت كردم. فكر می كردم لباس سنتی آن مدلی به من می آید.
سیخ كباب دزدیدم!
دست كجی یكی از خصلت هایی است كه در قانون زندگی ام است كه آن كار را انجام ندهم، مثل قتل كه خیلی ها می گویند و اصلا امكان ندارد. دزدی و دست كجی را در آن رده می بینم، اما چند وقت پیش با دوستان و همسرم به رستورانی رفتیم كه یك فاكتور خیلی هنگفتی جلوی ما گذاشتند.لجم گرفت و سیخ های كبابی كه نظرم را جلب كرده بود را برداشتم و با خودم به خانه آوردم. دلم می خواست صاحب رستوران 260 هزار تومان پول غذای 4 نفر انصاف نیست.در مسائل حقه بازی خیلی باهوشم، یعنی اگر قرار بود یك آدم خلافكار شوم قطعا آدم موفقی می شدم.
بختیاری باج نمی دهد
شما اصالتا كجایی هستی؟ خصوصیات مردم آن منطقه چیست؟
من بختیاری هستم.از طایفه هشت لنگ راجع به بختیاری ها همیشه خوب شنیده ام.مردم آن آدم های رفیق دوست، مهربان ولی در عین حال گاهی تندخو و تلخ می شوند و گاهی پر از دافعه. به این دلیل كه روحیه برتری طلب و سلطه جویی دارند.اما در مهربانی آنها شكی وجود ندارد.بختیاری ها به هیچ عنوان اهل باج دادن به آدم ها نیستند و همچنین اهل بغض و كینه نیستند اما حرف حرف خودشان است. درواقع بختیاری به كسی باج نمی دهد و تحت سلطه كسی نمی رود برای اینكه منفعتش پیش برود. البته مادر من اهل قم است.من بعضی از ویژگی های قمی ها را هم دارم. مثلا قمی ها كارهایشان را با شیرینی پیش می برند. من هم این ویژگی را دارم و سعی می كنم مسائل را با نرمش حل كنم.