تبلیغات
آخرین ارسالی های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
khodeton ro moarefi konid | 13 | 3520 | mmd |
مپ کلش | 0 | 425 | mehditak0121 |
فتوشاپ عکس شما بصورت رایگان | 0 | 437 | mehditak0121 |
طراحی بنر رایگان | 0 | 676 | mehditak0121 |
به چند همکار نیازمندیم | 0 | 842 | mehditak0121 |
حق میدم بهش اینجارو نامردی کردن در حقش
ولی خودش باید همه چیزو پیشبینی میکرد
باید بهترین امادگی میداشت
نه به اون کلیپ هایی که داده بیرون سه چهار نفری نمیتونن از جاش تکومش بدن نه به این که مارتین مثل توپ شوتش کرد یه جای کار میلنگه اون کلیپای قبلیش با این کلیپ روبه رو شدنش با مارتین مردم هم سر همین میگن هالک فتوشاپی ایران بهش
نظر شما چیه؟
ادامه مطلب
بخاطر اشتباه داوری که احتمال میره با خصومت داور این کار انجام شده استقلال دو امتیاز از دست داد
ادامه مطلب
دومینوی شفافیت
🔹️درطول چندهفته گذشته موج شفافیت که از شهرداری کرمان آغاز شده بود و به یزد و سبزوار هم رسیده بود حالا با اجراییکردن سامانه شفافیت در استانداری هرمزگان همچنان ادامه دارد.
🔹️شهردار کرمان: با انتشار حقوقها خیلی از تصورات غلطی که درمورد کارکنان شهرداری وجود داشت برطرف شد.
#شفافیت
ادامه مطلب
اجباری شدن تزریق دوز سوم برای مسافران نوروزی
وزیر کشور:
🔹همه کسانی که به نحوی با مسافران نوروزی ارتباط دارند باید نوبت سوم واکسن را دریافت کنند.
ادامه مطلب
دوشنبه 19 آبان ماه/روبروی بیمارستان بهمن
«بیمار آقای مرتضی پاشایی ممنوع الملاقات می باشد» این نوشته ای بود که در ورودی بخش مراقبتهای ویژه (ای سی یو) بیمارستان بهمن نصب شده بود.
.
ادامه مطلب
به گزارش فارس ، در پایان این مسابقه برخی کاربران ایرانی بازهم دست به اقدام ناپسندی زدند و به مراجعه به صفحه شخصی گروزر Grozer ، بازیکن شماره 9 آلمان مطالب نامتعارفی را در این صفحه منتشر کردند. پیش از این هم چندین بار این اتفاق برای ورزشکاران و سایر افراد سرشناس رخ داده بود که از آن جمله می توان به لیونل مسی اشاره کرد.
ادامه مطلب
از همین رو جالب است بدانید طبق آخرین صحبت کفاشیان و کیروش قرار است بازیکنان دورگه و دو ملیتی در حد دژاگه و قوچاننژاد باز هم در سطح جهان شناسایی و در صورت اینکه بتوانند خواستههای سرمربی تیم ملی را برآورده کنند، آنها به تیم ملی دعوت شوند.
این طبق آخرین صحبت کفاشیان و کیروش مصوب شده و سرمربی تیم ملی در حال رایزنیهای لازم است.
ادامه مطلب
ادامه مطلب
هرساله صداوسيما تمام توانش را براي ماه رمضان به كار ميبندد و آثاري را كه ممكن است نظاير آنها با پخش يك بار در هفته بتوانند تلويزيون را در ماههاي ديگر از بيمخاطبي نجات دهد، يكجا جمع ميكند و در اين ماه روي آنتن ميفرستد.
نت شهر: شايد همين موضوع باعث شده سيما در اين مناسبت بسيار بيشتر از هميشه زير ذرهبين رسانهها، مطبوعات و حتي مسوولان باشد. امسال هم تلويزيون از اين قاعده مستثني نيست و دو ژانر برنامههاي گفتوگو محور ويژه افطار و سريالهاي مناسبتي همواره بيشتر از همه بحثبرانگيز هستند.
ادامه مطلب
آیتالله جوادی: نگذاریم سن ازدواج بالا برود
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از مهر، آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی بعد از ظهر یکشنبه در دیدار اعضای ستاد مرکزی هیئت خادم الرضا(ع) به موضوع جوانمردی اشاره کرد و گفت: در اسلام آنچه که مهم و حائز اهمیت است خصوصیت جوانمردی است.
وی اظهار کرد: تفاوت جوان با یک جوانمرد در این است که فردی که جوان است تلاش و کوشش فراوانی انجام میدهد و ممکن است انسانیت را زیر پا بگذارد و از یاد خداوند غافل شده و خیری به کسی نرساند چنین فردی در زمان میانسالی متوجه میشود دستش خالی است و باید پیشتر به فکر میافتاد این در حالی است که یک جوانمرد در تمام مراحل زندگی از جوانی تا میانسالی با آبرو زندگی میکند.
با ائمه(ع) باشید تا دنیا و آخرتتان تأمین شود
استاد برجسته حوزه عنوان کرد: کسانی که با اهل بیت(ع) باشند و در مسیر آن بزرگواران گام بردارند در تمام مراحل زندگی با آبرو بوده و مطمئن باشند ائمه(ع) دنیا و آخرتشان را تأمین میکند.
وی با تأکید بر اینکه عزاداری ائمه اطهار باید همراه با شور و شعور باشد، اظهار داشت: همان طور که رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند مردم و بخصوص هیئتیها و مداحان باید با عظمت از اهلبیت(ع) یاد کنند و به هیچ عنوان نباید از این عظمت غافل شویم؛ زیرا اعتقاد داریم که همانگونه که قرآن کلید سعادت است، اهلبیت(ع) نیز در همان مرتبه قرار دارند.
آیت الله جوادی آملی با بیان اینکه جوانان باید توجه داشته باشند تا در عزاداریها آسیبی به دین و مذهب وارد نشود، تأکید کرد: نباید زمینه بروز اختلاف در عزاداریها فراهم شود و این موضوع مورد تاکید بزرگان دین و ائمه(ع) بوده است.
وی با اشاره به اینکه جوانی همچون تیر تیزی است، گفت: این تیر زمانی میتواند به مقصد برسد که از کنار یک کمان بگذرد.
آیت الله جوادی آملی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: آیات قرآن، روایات و احادیث امامان معصوم(ع) و رهنمودهای مرجعیت و رهبری همانند کمانی است که یک جوان میتواند از طریق آن به سمت مسیر درست حرکت کند.
سن ازدواج نباید بالا برود
وی به موضوع ازدواج جوانان اشاره کرد و افزود: نباید گذاشت سن ازدواج بیشتر از این بالا برود و باید با آسان کردن مراسم ازدواج و کنار گذاشتن چشم و همچشمیها سن ازدواج جوانان را پایین آورد.
مفسر قرآن کریم با بیان اینکه ساده زیستی عیب نیست از جوانان خواست تا سطح توقعات خود را پایین بیاورند که در این صورت میتوانند راحتتر زندگی کرده و از زندگی خود لذت ببرند.
وی بار دیگر تأکید کرد: جوانمردی را گسترش دهید که اگر آن گسترش یابد و فراگیر شود مشکلات کشور نیز بر طرف خواهد شد.
هیئت خادم الرضا (ع) جزء 100 تشکل برتر جهان تشیع است
حمید ناطقی در این دیدار با اشاره به اینکه این تشکل تحت هیئت و کانون خادم الرضا(ع) بیست سال است که تأسیس شده است، گفت: ما توانستیم جزو 100 تشکل برتر جهان تشیع قرار بگیریم.
وی حضور مراجع عظام تقلید در این تشکل را افتخاری بزرگ دانست و افزود: حضور جوانان زینت بخش مراسمهای ما است.
مسؤل هیئت خادم الرضا(ع) گفت: این هیئت توانسته جوانان زیادی را جذب کند و مفتخریم که توانستیم تاکنون بیش از 40 هزار عضو داشته باشیم.
وی به برخی از فعالیتهای این هیئت اشاره و تصریح کرد: مهمترین برنامههای ما در دهه اول ماه محرم است که بیش از 2 هزار نفر در مراسمهای عزاداری ما شرکت میکنند و از چهار شبکه جهانی تلویزیون مراسم پخش میشود.
ادامه مطلب
شکایت بازیگر تلویزیون و سینما از هزینههای بالای درمانش
وی ادامه داد: از آنجایی که حال من روز به روز بدتر میشد به ناچار مجبور به پیگیریها شدیم تا دارو را تهیه کردیم. از روز سه شنبه هفته گذشته در بیمارستان بستری هستم. مشکلم مربوط به کلیهام میشود و بیماری روی کلیه ام اثر منفی گذاشته است.
عبداللهی با اشاره به اینکه بیماری روی استخوانهایش اثر گذاشته و مهرهها را شکسته است، به مهر گفت: این مساله مرا اذیت کرد. همچنین مساله موثر دیگر در شکستن مهرهها تاخیر در تهیه داروهایم بود. من باید سال گذشته در ماههای تیر و مرداد داروها را تهیه و مصرف می کردم اما به دلیل گرانقیمت بودن داروها نتوانستم به راحتی آنها را تهیه کنم. این داروها در آمریکا ساخته می شد و بنابراین امسال به دستمان رسید. این تاخیر باعث شد که بیماری من عود کند و مهرههای کمر و دنده من شروع کند به شکستن.
بازیگر سریال «پهلوانان نمیمیرند» با بیان اینکه هم اکنون تحت درمان است، ادامه داد: حمایتهای مقطعی و کوچک، دردی از من دوا نمی کند. در نظر بگیرید قیمت داروهایم برای آمپولها 96 میلیون و 200 هزار تومان است. وقتی آن شخص اینچنین رند و کلاهبردار از آب درآمد دیگر نتوانستم به آدم های عادی اعتماد کنم بنابراین از طریق هلال احمر اقدام کردم چون حمایت های کوچک و نازل راه به جایی نمی برد.
این بازیگر تلویزیون و تئاتر درباره نحوه استفاده خود از داروها بیان کرد: باید 6 عدد آمپول را هر هفته دو بار تزریق کنم. این داروها برای اولین بار در خاورمیانه استفاده می شود و نمی دانیم چه عوارضی دارد. درحال حاضر کراتینین خونم بالا است و به همین دلیل مرا بستری کردند تا تحت نظر باشم. اطلاعی هم ندارم که فردا مرخص میشوم یا پس فردا.
عبداللهی که سال هایی طولانی به گویندگی در رادیو پرداخته است، اظهار کرد: هفته بعد باید برای تزریق دو آمپول دیگر به بیمارستان بروم و اگر کراتینین خون بالا برود باید دیالیز شوم که در این صورت دیگر نمیتوانم بیمارستان را ترک کنم، با این حال همه اینها منوط به آزمایش فردا است.
این کارگردان تئاتر در پایان با اشاره به هزینههای خود بیان کرد: با احتساب 30 میلیونی که برباد رفته است و با پول آمپولها به حدود 124 میلیون میرسد. نزدیک به 7 یا 8 میلیون هم هزینه بیمارستان خواهد شد که در مجموع نزدیک به 140 میلیون هزینه این بخش از درمان من می شود در حالی که اگر خوش شانس بودم با این پول می توانستم یک خانه نقلی بخرم.
تعداد مشترکانی که برای تماسهای کاری، خانوادگی و دوستانه خود چندین شماره تماس متفاوت دارند کم نیست با این وجود طبق آمارهای رسمی تعداد سیمکارتهای فعال کشور کمتر از ۷۰ میلیون است.
بازار خرید و فروش سیم کارت اگرچه ممکن است گاه با افت و خیزهایی همراه باشد اما با وجود گذشت حدود ۲۰ سال از ورود سیم کارت و تلفن همراه به ایران، همچنان بازار خرید و فروش این کالا به نسبت گرم است و عرضه چندین ساله سیمکارت در بازار همچنان باعث نشده که مردم نسبت به خرید خط های جدید احساس بی نیازی کنند.
ادامه مطلب
نیروی انتظامی در آستانه چهارشنبهسوری اطلاعیهای صادر کرد و از تمامی والدین درخواست کرد: با طرح و بیان مسئله برای فرزندان خود، به جای بهره مندی از ترقه و سایر ابزاری که با سنت های ایرانیان هیچ سنخیتی ندارد، بستر شادی را بدون تعرض به حقوق دیگران، فراهم آورند.
به گزارش ایسنا، در این اطلاعیه آمده است: “در سال های اخیر، کاهش خسارت و صدمات جانی و مالی ناشی از حوادث چهارشنبه آخر سال، نویدبخش افزایش همدلی و همراهی صمیمانه تمامی اقشار جامعه به ویژه جوانان و نوجوانان با نیروی انتظامی و توجه به آموزش های ارائه شده از سوی ناجا ،سازمان های همکار و رسانه ها بوده است.
از آنجا که اهتمام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایرن، بر تأمین امنیت فرد فرد جامعه است، به منظور پیشگیری از بروز حوادث دلخراش و یا ناامنی (حتی برای یکی از هموطنان) ، بدین وسیله ضمن هشدار به فروشندگان مواد محترقه و تمامی کسانی که ممکن است در صدد ایجاد ناامنی برای احدی از هموطنانمان باشند، همچون گذشته از تمامی والدین استدعا داریم با طرح و بیان مسئله برای فرزندان خود، به جای بهره مندی از ترقه و سایر ابزاری که با سنت های ایرانیان هیچ سنخیتی ندارد،بستر شادی را بدون تعرض به حقوق دیگران، فراهم آورند.
تخلیه هیجانات کودکان، نوجوانان و جوانان، در سایه نظارت خانواده ها و آگاهی آنان از حقوق خود و دیگران می تواند نویدبخش، استقبالی زیبا از بهار باشد.
بی نظمی، قانون شکنی و ایجاد مزاحمت برای دیگران در هیچ آئین و فرهنگی پذیرفته نیست و پلیس ۱۱۰ آماده دریافت گزارشات مردمی است.
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، اقدامات فرهنگی و همکاری های آموزشی تمامی رسانه ها و نهادهای دولتی و خصوصی را ارج نهاده و امید آن دارد که در سایه مشارکتی ملی،روزهایی شاد و بی حادثه برای تمامی هم میهنانمان،به ارمغان آید. انشاء الله.”
مجید زین العابدین درباره همکاری و تولید سریال جدید مهران مدیری برای شبکه سه سیما گفت: برای بازگشت آقای مهران مدیری هیچ مانعی وجود ندارد و همانگونه که دکتر دارابی، معاون سیما نیز اعلام کرده اند ما ممنوع الکار نداریم. بنابراین برای بازگشت ایشان هم مانعی وجود ندارد.
وی ادامه داد: مذاکرات اولیه ای هم با مهران مدیری انجام شده که اگر طرح اولیه ای برای برنامه سازی در تلویزیون و شبکه سه دارد ارائه بدهد. گفتگوی اولیه هم انجام شده است.
زین العابدین گفت: ما منتظریم که اگر ایده جذابی از اطرف ایشان ارائه بشود گفتگوها را پیش ببریم تا نهایتا در سال 93 در تولید برنامه ای در خدمت او باشیم.
جشن شب «چله» هفته نامه «چلچراغ» پس از 6 سال قرار بود شامگاه یک شنبه (22 دی) در سالن همایش های برج میلاد تهران برگزار شود اما تنها دقایقی قبل از برگزاری مراسم به دستور دادستانی عمومی و انقلاب تهران لغو شد. بچه های مدرسه شین آباد نیز از جمله دعوت شدگان به جشن آیینی یلدای چلچراغ بودند و قرار بود در بخش از برنامه هدایایی توسط مهتاب کرامتی به آنها اهداء شود. بهاره رهنما به همین بهانه یادداشتی نوشته است که متن کامل آن را به نقل از «شرق» در ادامه می خوانید:
از «شین آباد» آمده بودید از راه دور می دانم جایی دورتر از کرمان و می دانم به سختی آمده اید، می دانم که این بار برای احقاق حق نیامدید، می دانم که تقاضایی هم نداشتید، جز اندکی لبخند، حز دیدن آنها که دوستشان دارید: مهران مدیری، پگاه آهنگرانی، پیمان قاسم خانی، امیر ژوله، بزرگمهر حسین پور، رامبد جوان، مهتاب کرامتی و که و که و که می دانم که به شوق آمدید و بس، شوق جشن مجله چلچراغ که شاید خیلی از شماها با چند روز تاخیر بالاخره به دستتان می رسید و می خواستید از نزدیک در شوق دست اندرکاران مجله که می خواستند از شماها و آنها که دوستشان دارید تقدیر کنند سهیم باشید اما نشد با وجود داشتن چندین مجوز و ازدحام نزدیک به هزارو800نفر پشت در برج میلاد یک ربع مانده به شروع مراسم، از اجرای مراسم جلوگیری شد و شماها با مردم دوست دار «چلچراغ» و باقی میهمان ها در سرمای پشت در ماندید و من و آقای خلیلی رفتیم روی سکو و بی بلندگو، از همه عذرخواهی کردیم، بچه ها چند شب قبل آقای رییس جمهور حرف های قشنگی زد، اصلاهمه رییس جمهورها حرف های قشنگ و خوب می زنند و امید در دل بچه ها می کارند، اما من شک ندارم آقای رییس جمهور با تدبیر ما، برای شما توضیحی خواهد داشت چون من ندارم و مثل شما نفهمیدم جشن یک مجله مردمی نوجوان پسند با اهداف فرهنگی چرا برگزار نشد، همه میهمانان به کنار، به خاطر دل بچه های «شین آباد» من که اصلااز ذوقم بخش مربوط به اجرایم را بر هم زدم تا کنار این بچه ها باشم فردایش که چلچراغی ها به دیدن بچه ها رفتند از فشار قلب افتادم تا آخر شب در گوشه بیمارستان قلب و فقط اشک ریختم و فکر کردم پس چه کار فرهنگی برای بچه ها می شود کرد؟ بچه های «شین آباد» دستتان و قدم های خسته تان را می بوسم.
ادامه مطلب
همزمان با سفر حسن روحانی به استان خوزستان، ۶۰ نفر از کارگران کارخانه قند اهواز در مسیر عبور او تجمع کردند.
منت خدای را عزوجل که نمردیم و دیدیم که به هرحال کارگرجماعت تجمع می کند و معترض می شود. البته تا قبل از این هم کارگران و از کاربیکارشدگان اجتماع و اعتراض و اعتصاب می کردند، اما خبری که منتشر می شد این بود که خیل مشتاقان رییس جمهور، یعنی آقای احمدی نژاد، در استقبال از وی از ساعت 9؟ نه، از ساعت 8؟ نه، از ساعت 7؟ نه، از 6 صبح و به صورت ناشتا به خیابان می آمدند.ما همیشه حیران می ماندیم صداوسیما چطوری کارگرانی را که به دلیل سیاست های دولت بیکار شده اند، طوری نشان می دهد که عاشق سینه چاک مهرورزی هستند.
خیلی کار مهمی است. الان توی هالیوود، با این همه متخصصان طراحی جلوه های ویژه و افکت های کامپیوتری، نتوانسته اند آدم بیکارِ گرسنه عاصیِ شاکیِ خسته دل مرده ناامید را آدمِ باکارِ شکم سیرِ عاشقِ شادِ قبراقِ سرزنده امیدوار نشان دهند. این کار را فقط گزارشگران واحدمرکزی خبر و 20:30 می توانند انجام دهند.به نظر ما، حالا که به جایی رسیده ایم که کارگران می توانند شکایت و اعتراض کنند (شبیه کارگران انگلیس و فرانسه و آمریکا که آنطور که تلویزیون نشان می دهد همیشه بیکار و عصبانی از دولت هایشان هستند)
ما پیشنهاد می دهیم به جای فرستادن فیلم به جایزه «اسکار» یا «کن»، گزارش های تلویزیون را بفرستیم. این گزارش ها حتما در بخش جلوه های ویژه (به دلیلی که بالاتر گفتم) جایزه اول را می گیرند. به گزارشگران 20:30 و «خبرنگاران جوان» نیز حتما به خاطر تسلط به فنون بازیگری، جایزه نقش اول مرد و زن را می دهند. نویسنده این گزارش ها و برنامه های خبری هم حتما به عنوان فیلمنامه نویس در ژانر تخیلی تقدیر خواهد شد. به کارگران از کاربیکارشده چی؟ به آنها چه جایزه ای تعلق می گیرد؟ هیچی. هیچ کجای دنیا کسی به سیاهی لشگرها توجه نمی کند.
ادامه مطلب
تصویربرداری مجموعه تلویزیونی "در بند اروند" به کارگردانی سیامک صرافت و تهیه کنندگی سعید مرادی به پایان رسید.
مینی سریال "در بند اروند" کاری از گروه فیلم های تلویزیونی شبکه سه سیماست که به قلم وحید حسن زاده به رشته تحریر در آمده است.
این سریال داستان دو برادر رزمنده است که یکی از آن ها مفقودالاثر شده و دیگری از جبهه بازمی گردد.
سعید مرادی، تهیه کننده این مجموعه درباره آخرین وضعیت پیشبرد پروژه گفت: تصویربرداری در بند اروند فردا به پایان می رسد و تعداد قسمت های آن از شش قسمت 40 دقیقه ای به هفت قسمت 40 دقیقه ای افزایش یافته است.
مرادی با بیان این که لوکیشن این بخش در شهر بابلسر و منطقه هتکه پشت است، افزود: قسمت اضافه شده مربوط به دهه 50 است. بنابراین در شهر بابلسر به دنبال فضاها و بافت های قدیمی بودیم. این قسمت در واقع به مبارزات مردم مازندران در جریان انقلاب اسلامی مربوط می شود.
وی همچنین از پایان تصویربرداری اروند در یک روز آینده خبر داده و ادامه داد: تدوین سریال نیز به طور همزمان در حال انجام است و تاکنون 70 درصد آن توسط مهدی جودی به پایان رسیده که خود او صداگذاری کار را هم بر عهده دارد. همچنین موسیقی متن نیز مراحل ساخت خود را طی می کند و تیتراژ سریال نیز توسط امیر تاجیک خوانده شده، امید تاجیک نیز ترانه آن را سروده و آهنگسازی اش را برعهده داشته است.
ادامه مطلب
مسئولان پرسپولیس به شدت از محرومیت پیام صادقیان و محسن مسلمان به خاطر کشیدن قلیان و هجمه ای که علیه آنها به راه افتاده شاکی هستند.
آنها معتقدند بازیکنان زیادی در فوتبال ایران اهل قلیان کشیدن هستند و نباید تنها دو بازیکن جوان پرسپولیس قربانی شوند.
در این شرایط عکس های از مهدی رحمتی و حنیف عمران زاده منتشر شده که نشان می دهد به قلیان علاقمندند و حالا پرسپولیسی ها معتقدند اگر عدالتی وجود دارد باید این بازیکنان نیز محروم شوند.
البته محرومیت صادقیان و مسلمان از حضور در تیم ملی است و عمران زاده و رحمتی نیز ملی پوش نیستند!
منبع : سيمرغ
ادامه مطلب
“فاطمه فتحعلی اوا” خانمی که حرفه رقاصی داشت پس از بازگشت از مشهد و زیارت امام رضا علیه السلام به کشورش گفت: من نزدیک تر شدن به خدا را درک می کنم لازمه این کار ترک حرفه ام است و من تصمیم قاطع و راسخ خود را در این باره اتخاذ کرده ام.
“فاطمه فتحعلی اوا” خانمی که حرفه رقاصی داشت پس از بازگشت از مشهد و زیارت امام رضا (ع) به کشورش گفت: من نزدیک تر شدن به خدا را درک می کنم لازمه این کار ترک حرفه ام است و من تصمیم قاطع و
راسخ خود را در این باره اتخاذ کرده ام.
وی افزود: دیدار از مشهد و زیارت یکی از بزرگترین رویاهای من بود. اکنون مردم مرا “مشهدی خانم” صدا می کنند … و من احساس خوشحالی بسیاری می کنم.
وی همچنین گفت که در هنگام نماز از خداوند خواسته است تا برای کنار گذاشتن شغلش به او کمک کند.
فاطمه فتحعلی اوا افزود: شاید این درخواست من تعجب ها را برانگیزد اما من از خداوند خواستم تا بابی جدید را در برابر من بازکند تا دیگر به کار قبلی خود ادامه ندهم.
“فتحعلی اوا” ابراز امیدواری کرد که دیگر آذری ها هم شانس و فرصت زیارت حرم امام رضا علیه السلام را داشته باشند تا بتوانند به باور کامل خدا برسند.
منبع : سيمرغ
ادامه مطلب
روز گذشته مطلبي با عنوان «آشپزي، بهانهاي براي نمايش ثروت و تجمل» در نقد سري جديد «شام ايراني»در «بانيفيلم» به چاپ رسيد كه متأسفانه موجبات آزردگي خاطر لادن طباطبايي از بازيگران هنرمند سينما و تلويزيون كشورمان را فراهم كرد.
حال آنكه بخشهاي زيادي از نوشته مذكور به جهت رويكرد غيرمحترمانه و بعضاً توهينآميز آن در چاپ حذف شد و حتي تيتر آن را نيز تغيير داديم. علت اصلي درج مطالب يادشده، صرفاً عنايت به بحث تكثر آرا بود و نه تأييد كامل آن. با اين وصف، همين نسخه چاپشده نيز موجب دلخوري شديد لادن طباطبايي، به عنوان يكي از چهرههاي اصلي حاضر در برنامه شام ايراني شد و او طي يادداشتي كه ديروز فرستاد، اعلام كرد از بازيگري خداحافظي خواهد كرد. با ابراز اميدواري نسبت به اينكه تصميم مزبور تنها واكنشي مقطعي و برآمده از عواطف حساس يك هنرمند باشدنوشته او در ادامه از نظرتان ميگذرد.
ميخواستم مثل خانم جميله شيخي باشم
لادن طباطبايي
سردبير محترم بخش تلويزيون و خوانندگان عزيزی که توقع خواندن مسائل تخصصی را دارند، عادت کردهايم که به مطالبی که در اين روزنامه چاپ میشود اطمينان کنيم. اينجانب بهشخصه، هميشه با فراغبال و اعتماد به کادر تخصصی اين روزنامه، در هر بخشی که درخواست شد، همکاری کردهام. برای من بسيار عجيب و شوکهکننده بود که در بخش نگاه ديگران با نقدی در مورد (بفرمایید شام ایرانی) مواجه شدم که جمله به جمله از روی يک سايت خبری برداشته شده بود، اين نقد توسط شخصی که مطلقاً بیاطلاع از کوچکترين و بديهیترين مسائل جاری در تلويزيون و سينماست، نوشته شده است. البته دوستان گرامی در «بانیفيلم» لطف کردهاند و فحاشیها و توهينهای اين شخص نسبت به من را حذف کردهاند.
اجازه میخواهم که برای اولين و آخرين بار در طی دوران حرفهايام به مطلبی که بخشی از آن در مورد شخص من نوشته و چاپ شده است اعتراض کنم و در مورد اين قضاوت نادرست و مغرضانه درددل کنم.
دفاع و يا توضيح در باب ساختار برنامه، وظيفه من نيست. کارگردان و تهيهکننده بايد پاسخگو باشند. ولی چيزی که میدانم اين است که اگر اين شخص منتقد فقط کمی تحقيق میکرد، متوجه میشد که اين برنامه در انحصار هيچ شخص و شبکه و گروهی نيست و اولين بار در دهه 1970 در اروپا تولید و پخش آن شروع شد و پس از آن تا به امروز اکثر کشورها به سبک و سياق خود آن را ساختهاند و در اغلب آنها هم يک نفر روی تصوير حرف میزند. اسم اين برنامه هم معمولاً ترجمه همين جمله استCome and dine with me و در آخر اين جمله اسم کشور میآيد. اين است که حرص و جوش و جوسازی در مورد تقليد از چه و چه، به نظر بیمورد میرسد.
در عين حال عاملی که باعث شد من در منزلم را برای اولين بار روی ديگران باز کنم، همين بود. اين فکر را که ما هم «بفرماييد شام» خودمان را داشته باشيم پسنديدم. سالهای دراز فکر جدا کردن زندگی خصوصیام از حرفه را کنار گذاشتم و دل به دريا زدم. فکر کردم چه اشکالی دارد؟ بهتر است که بينندگان ببينند که ما هم زندگی عادی خودمان را داريم. خانواده، بچه، دغدغه والدين و.... ببينند که ما هم با هم شوخی میکنيم و برخلاف توقع منتقد سختگير کذايی (که انتظار بحثهای وزين و سنگين را داشت) نه فيلسوف هستيم و نه اديب و نه سخنران.... میخواستم جوابی باشد برای خيلی از عزيزان که در صف نانوايی میپرسند: ا، شما هم تو صف نونوايی وامیستین؟
و با لبخند جواب میدهی: بله، آخه بچهها سنگک دوست دارن!!
بله، ما هم گاهی خالهزنک میشويم... بله، غمگين میشويم، شاد میشويم، گريه ميکنيم، زار میزنيم، قهقهه میزنيم. بله ما هم برای همسران و فرزندانمان آشپزی میکنيم، لباس میشوريم، مريض میشويم، بيمارستان میرويم و... يادم هست يکبار زمانی که دخترم را باردار بودم، خانمی باتعجب از من پرسيد: ا... شما بارداريد؟ حميد فرخنژاد وقتی شنيد با طنز خاص خودش گفت: آخه بعضیها فکر میکنن بازيگرها مثل آميب از وسط نصف میشن!!!!
يک چيز ديگر که همه اين سالها برای من آزاردهنده بود، اين است که: حتی اطرافيان ما اغلب بروز احساساتمان را نوعی نقش بازی کردن میدانند!! با ديالوگ: بازيگره ديگه، داره بازی میکنه... و اين جمله بشدت گروتسک است، متناقض است، ايهام دارد، طنزيست تلخ، من را ياد کافکا میاندازد. هيچوقت نفهميدم تعريف است يا توهين (البته فقط همين يک مورد را. درمورد حرفهای منتقد کذايی مطمئنم توهين است!)... بله، خلاصه، ما 4 زن بازيگر، با جسارت تمام پيشقدم شديم. هر چهار نفر فکر کرديم که چيزی برای پنهان کردن نداريم... صاف و صادق و شاد جلوی دوربين رفتيم. چه میدانستيم صداقتمان دروغ، صافیمان، ادا و شاديمان، کودکانه تعبير میشود!!
ميخواستم مثل خانم جميله شيخي باشم
لادن طباطبايي
سردبير محترم بخش تلويزيون و خوانندگان عزيزی که توقع خواندن مسائل تخصصی را دارند، عادت کردهايم که به مطالبی که در اين روزنامه چاپ میشود اطمينان کنيم. اينجانب بهشخصه، هميشه با فراغبال و اعتماد به کادر تخصصی اين روزنامه، در هر بخشی که درخواست شد، همکاری کردهام. برای من بسيار عجيب و شوکهکننده بود که در بخش نگاه ديگران با نقدی در مورد (بفرمایید شام ایرانی) مواجه شدم که جمله به جمله از روی يک سايت خبری برداشته شده بود، اين نقد توسط شخصی که مطلقاً بیاطلاع از کوچکترين و بديهیترين مسائل جاری در تلويزيون و سينماست، نوشته شده است. البته دوستان گرامی در «بانیفيلم» لطف کردهاند و فحاشیها و توهينهای اين شخص نسبت به من را حذف کردهاند.
اجازه میخواهم که برای اولين و آخرين بار در طی دوران حرفهايام به مطلبی که بخشی از آن در مورد شخص من نوشته و چاپ شده است اعتراض کنم و در مورد اين قضاوت نادرست و مغرضانه درددل کنم.
دفاع و يا توضيح در باب ساختار برنامه، وظيفه من نيست. کارگردان و تهيهکننده بايد پاسخگو باشند. ولی چيزی که میدانم اين است که اگر اين شخص منتقد فقط کمی تحقيق میکرد، متوجه میشد که اين برنامه در انحصار هيچ شخص و شبکه و گروهی نيست و اولين بار در دهه 1970 در اروپا تولید و پخش آن شروع شد و پس از آن تا به امروز اکثر کشورها به سبک و سياق خود آن را ساختهاند و در اغلب آنها هم يک نفر روی تصوير حرف میزند. اسم اين برنامه هم معمولاً ترجمه همين جمله استCome and dine with me و در آخر اين جمله اسم کشور میآيد. اين است که حرص و جوش و جوسازی در مورد تقليد از چه و چه، به نظر بیمورد میرسد.
در عين حال عاملی که باعث شد من در منزلم را برای اولين بار روی ديگران باز کنم، همين بود. اين فکر را که ما هم «بفرماييد شام» خودمان را داشته باشيم پسنديدم. سالهای دراز فکر جدا کردن زندگی خصوصیام از حرفه را کنار گذاشتم و دل به دريا زدم. فکر کردم چه اشکالی دارد؟ بهتر است که بينندگان ببينند که ما هم زندگی عادی خودمان را داريم. خانواده، بچه، دغدغه والدين و.... ببينند که ما هم با هم شوخی میکنيم و برخلاف توقع منتقد سختگير کذايی (که انتظار بحثهای وزين و سنگين را داشت) نه فيلسوف هستيم و نه اديب و نه سخنران.... میخواستم جوابی باشد برای خيلی از عزيزان که در صف نانوايی میپرسند: ا، شما هم تو صف نونوايی وامیستین؟
و با لبخند جواب میدهی: بله، آخه بچهها سنگک دوست دارن!!
بله، ما هم گاهی خالهزنک میشويم... بله، غمگين میشويم، شاد میشويم، گريه ميکنيم، زار میزنيم، قهقهه میزنيم. بله ما هم برای همسران و فرزندانمان آشپزی میکنيم، لباس میشوريم، مريض میشويم، بيمارستان میرويم و... يادم هست يکبار زمانی که دخترم را باردار بودم، خانمی باتعجب از من پرسيد: ا... شما بارداريد؟ حميد فرخنژاد وقتی شنيد با طنز خاص خودش گفت: آخه بعضیها فکر میکنن بازيگرها مثل آميب از وسط نصف میشن!!!!
يک چيز ديگر که همه اين سالها برای من آزاردهنده بود، اين است که: حتی اطرافيان ما اغلب بروز احساساتمان را نوعی نقش بازی کردن میدانند!! با ديالوگ: بازيگره ديگه، داره بازی میکنه... و اين جمله بشدت گروتسک است، متناقض است، ايهام دارد، طنزيست تلخ، من را ياد کافکا میاندازد. هيچوقت نفهميدم تعريف است يا توهين (البته فقط همين يک مورد را. درمورد حرفهای منتقد کذايی مطمئنم توهين است!)... بله، خلاصه، ما 4 زن بازيگر، با جسارت تمام پيشقدم شديم. هر چهار نفر فکر کرديم که چيزی برای پنهان کردن نداريم... صاف و صادق و شاد جلوی دوربين رفتيم. چه میدانستيم صداقتمان دروغ، صافیمان، ادا و شاديمان، کودکانه تعبير میشود!!
بسيار جالب بود که اين شخص، منزل مرا مجلل و مرا ثروتمند معرفی کرده است. دوستانی که مرا میشناسند، میدانند که من بعد از سالها دوندگی آپارتمانی 80 متری را با مصالح پيش ساخته، بر بام منزل پدريام ساختهام و تراسی که آنقدر چشم ايشان را گرفته است، در واقع پشت بام منزل پدرم است!!
این که پشت بام تبديل به تراس شده است، فکر اينجانب بود، چرا که میخواستم دخترم بهراحتی در آن بازی کند. گلدانهای بزرگ پلاستيکی را لب ديوار چيدم که بچه از لبه آن پايين نيفتد. شمشادها را با عرض معذرت خريدم، باقی گلها را يا از حياط دوستان قلمه زدم يا کادو گرفتم و بعد از يکسال حاصل آن شد چيزی که اين دوست محترم ما را عصبی کرده است!! تازه، يکی از گلدانها را هم سبزی خوردن میکارم. نديدند که حرص بخورند!
کليه اثاثی که در منزل ديده میشود، همگی دست دوم هستند و تنها بازسازی و مرمت شدهاند، باعث افتخار است که هنر و سليقه اينجانب و توانايیام در استفاده مناسب از وسايلی که با صرف ساعتها وقت از سمساريهای مناطق جنوب تهران خريدهام و بازسازی کردهام و کنار هم قرار دادهام به نظر ايشان نشانه ثروت و تجمل میآيد. يک باربيکيو ساده به چشمشان آمده و آنقدر بیادب هستند که به خانم همراه من توهين ميکنند و او را کلفت خطاب میکنند. خانمی که زمانهايی که من سر کار هستم، برای خانوادهام غذا میپزند. منتقد کذايی نگران نباشند، چون بندرت سر کار میروم، شايد در سال جمعاً ايشان 60 روز برايمان غذا بپزند!! باقی وقتها خودم غذا میپزم و آشپز خوبی هم هستم. ايشان تا اندازهای مشکل دارند که تلفظ باربيکيوی مرا مسخره میکنند و لابد سکته میکنند اگر بفهمند من چهار زبان ديگر غير از فارسی بلدم!! خب چاره چيست؟ هميشه به ياد گرفتن زبان علاقه داشتم و وقتم را با غيبت کردن از ديگران و تهمت زدن تلف نمیکردم!!! بابت استعدادم در آموختن زبان و لهجههای مختلف، اين منتقد بسيار باسواد و مؤدب، بايد مرا ببخشند. اين شخص که اين مطالب را بهعنوان نقد نوشته است چه چيزی از زندگی من میداند که با لحنی توهينآميز مرا متهم میکند؟ چطور میفرمايد که ما چهار نفر نه آشپزی بلديم نه خانهداری میدانيم؟ مگر خانهمان آمده؟ یا دستپخت ما را خورده؟ به نظر ميآيد که ايشان فقط فيلمهای هيچکاک و برگمان و... میبينند که در يک برنامه مفرح مسابقهاي دنبال تعليق میگردند. البته که باز هم دست مسئول اين صفحه در بانیفيلم درد نکند که حداقل فحاشیهای اين شخص را حذف کردهاند. درعين حال تعجب میکنم از مسئول اين صفحه... آيا اصولاً هر چيزي را چاپ میکند و با تيتر نگاه ديگران، مسئوليت را از سر خود باز میکند؟
ابراز ناراحتی من برای خودم نيست. دختر 18 ساله نيستم که منتظر تعريف و تمجيد ديگران باشم، همه میدانند که 20 سال است کار حرفهای میکنم. هرگز نه شکايت کردم، نه وارد حاشيهها شدم و نه رنجيدم. برای من در زندگی از هر چيزی مهمتر احترام و اعتماد است. دارم میبينم که لحن نقد سينمای ما روز به روز مبتذلتر میشود. هر مطلب خالهزنکی و توهينآميزی چاپ میشود چرا که به نظر جسورانه ميآيد. دوستان: بين جسارت و بیادبی، تنها يک خط باريک است. و هر انسان بیادبی، جسور محسوب نمیشود.
تا آنجايی که شنيدهايم و ديدهايم و خواندهايم، خبرنگار، يعنی کسی که خبرها را گردآوری میکند و به همراه ملزومات آن (عکس، فيلم و...) تحويل میدهد تا چاپ شود. روزنامهنگار: عقايد شخصی و تحليل خود را برپايه دانشی که بايد بسيار عميقتر از موضوع مورد بحث باشد، مینگارد. آن هم چاپ میشود. و اما منتقد، آن هم از نوع سينمايیاش.... چه عرض کنم؟... مختصر اينکه شلوغ کردن و توهين کردن را به عنوان نقد به رسانهها خوراندن هم، خودش هنر میخواهد!
قبل از بازی در سريال «راز پنهان» تصميم خودم را جهت خداحافظی با دنيای بازيگری گرفته بودم و راز پنهان آخرين بازيگری من در مقابل دوربين بود. بازيگری هميشه عشق من بوده و هست... کنکاشی بود برای به تعالی رسيدن...
سعی بر انسان بهتري بودن. از اساتيدم، از کارگردانها و بازيگران همکارم و از تک به تک عوامل هر صحنهای، بسيار آموختم. اميدوارم که بتوانم آموختههايم را در جهتی ديگر، به سود ديگران بهکار ببندم.
در اين مدت طولانی، دلخوشی من، توجه و حمايت هموطنانم بود و تمام سعیام را کردم که در لحظات حضور بر پرده سينما يا صفحه تلويزيون، وقت گرانقدرشان را ارج بنهم.
زمانی که بازيگری را شروع کردم، تصميم داشتم مثل نازنينم، خانم جميله شيخی باشم. زمانی که ايشان فوت کردند، روحشان شاد، گفتم من هم مثل او تا آخرين روزهای زندگی بر صحنه میمانم. اما، زمان انسانی دايرهوار نمیگذرد. وقتی حرفی برای گفتن نداری، بايد بروی ... شاد و پيروز باشيد
ادامه مطلب
زیباترین مجری, زیباترین مجری دنیا, زیباترین مجری دنیا فقط همسر یک ایرانی, زیباترین مجری دنیا فقط همسر یک ایرانی خواهد شد, زیباترین مجری دنیا همسر یک ایرانی خواهد شد, زیباترین مجری همسر یک ایرانی خواهد شد, مجری زیبا فرانسه فقط همسر یک ایرانی خواهد شد, مجری زیبا فرانسه همسر یک ایرانی خواهد شد, مجری زیبا فقط همسر یک ایرانی خواهد شد, مجری فرانسه فقط همسر یک ایرانی خواهد شد
ادامه مطلب
به گزارش شگفت انگیز: کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه دلیل فیلتر شدن نرم افزار وی چت را اینطور اعلام کرد:
«به دلیل اینکه نرم افزار وی چت علاوه بر جمع آوری کلیه اطلاعات موجود در گوشی های کاربران و رصد ارتباطات اعضاء ، حریم خصوصی آنها را نقص نموده و در عین حال این نرم افزار عامل انتشار بسیاری از محتواهای مجرمانه غیر اخلاقی و مستهجن که برای نوجوانان ضررهای جبران ناپذیری را بدنبال داشته و به خاطر آسیب های اجتماعی بسیار زیادی که برای جامعه در بر داشته و دارد و به لحاظ اینکه ایجاد کنندگان این نرم افزار در خارج از کشور قرار داشته و به هیچ وجه پاسخگوی تخلفات خود و شکایات خانواده های زیان دیده نبوده و نیستند، لذا کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در اجرای درخواستهای متعدد خانواده های آسیب دیده ناچار به فیلتر و مسدود سازی نرم افزار مذکور گردیده است، بنابراین شما می توانید از سایر نرم افزارهای مشابه داخلی برای جایگزینی ارتباطات صوتی، متنی و تصویری و ویدئوی کم هزینه استفاده کنید.»
ادامه مطلب
زن لرستانی اولین راننده زن تریلر در ایران + تصاویر
به گزارش خبرنگار مهر، نخستین زن لرستانی راننده تریلر در ایران انحصار مردانه رانندگی ترانزیت در کشور را شکست تا جاده های کشور این روزها علاوه بر رانندگان ترانزیتی مرد شاهد حضور نخستین راننده زن لرستانی تریلی باشند.
فرشته بیرانوند در گفتگو با خبرنگار مهر از آرزوهایش گفت و اینکه رانندگی همیشه رویای کودکی اش بوده است، وی ۱۰ سال است هدایت ماشین سنگین (تریلر) را برعهده دارد و به گفته خودش تاکنون حتی یکبار هم جریمه نشده است.
بیرانوند که تمام خطرات شغل رانندگی را به جان خریده و در جاده های کشور به حمل بار مشغول است، می گوید: در ابتدا با توکل بر خداوند و اتکا به توانمندیهای خودم و با پیام اینکه “زنان ایرانی می توانند” فعالیتهای فرهنگی، دینی و اقتصادی خودم را شروع و شغل رانندگی ماشینهای سنگین را با وجود تمام سختیهایش انتخاب کردم.
تصمیم گرفتم و موفق شدم!
این بانوی راننده می گوید که در کودکی علاقه فراوانی به رانندگی داشته ولی زمانی که بزرگ شده با مخالفت خانواده ام مواجه شده است ولی با این حال در هنگام تحصیل در دبیرستان مربی آموزشگاه رانندگی در خرم آباد بوده است تا در مسیر تحقق آرزویش قدمی بردارد.
بیرانوند ۳۶ سال سن دارد و ادامه می دهد: در نهایت برای راننده ماشین سنگین شدن تصمیم خودم را گرفتم با علاقه و پافشاری زیاد در سال ۸۰ موفق به گرفتن گواهینامه پایه یک شدم.
از این بانوی راننده در مورد واکنش خانواده اش می پرسیم و او می گوید که اوایل خیلی موافق نبودند ولی پس از اینکه موفق شدم گواهینامه پایه یک بگیرم خیلی تعجب کردند و بعد از نشستن پشت فرمان ماشین سنگین خانواده ام پی به توانایی هایم بردند و با ادامه رانندگی من موافقت کردند.
فرشته بیرانوند از خانواده شهدا است و این روزها به عنوان دانشجوی رشته علوم و حدیث قرآنی مشغول به تحصیل است و در کنار آن به برخی فعالیتهای مذهبی و دینی مانند قرائت قرآن و مداحی اهل بیت می پردازد.
یک خانواده ۲۰ نفره…
این بانوی راننده در یک خانواده پرجمعیت بزرگ شده و در مورد خانواده اش می گوید: خانواده ما ۲۰ نفر هستند که تاکنون سه نفر از اعضای خانواده ام دار فانی را وداع گفته و هم اکنون هشت خواهر و ۹ برادر هستیم.
وقتی از ماشین سنگین حرف می زند انگار که در مورد بزرگترین علاقه اش سخن می گوید؛ با همه فوت و فن های رانندگی ماشین سنگین آشنایی دارد و می گوید که برای بارگیری به تنهایی به بندر امام و مناطق دیگر کشور مراجعه می کند.
از فرشته می خواهیم راجع به برخورد مردم با یک راننده ماشین سنگین خانم بگوید و او هم ادامه می دهد: زن راننده آن هم ماشین سنگین برای مردم کمی عجیب و باور نکردنی بود به طوریکه به راحتی می شد حس بی اعتمادی را در نگاهشان خواند.
وی معتقد است که دیدگاه عموم مردم در خصوص فعالیتهایی که عرف جامعه توانایی انجام آن را تنها مخصوص جامعه مردان می داند بسیار ویژه و متفاوت است.
تو قبول شدی!
فرشته تاکنون بارها به خاطر توانایی هایش مورد تقدیر قرار گرفته است. خودش می گوید که در سال ۸۶ به عنوان راننده نمونه سال انتخاب شده است و در همان سال از دست سردار رویانیان به عنوان همیار پلیس راه زن کشور مورد تقدیر قرار گرفته است.
از او می خواهیم راجع به گرفتن گواهینامه پایه یک و سخت گیری ها در این زمینه بگوید. فرشته جواب می دهد که در این راه خانم سرهنگ بختیار در زمینه صدور گواهینامه و مرحوم ابراهیم اسکندری از کانون ماشینهای سنگین برای گرفتن گواهینامه تشویقش کرده اند.
فرشته ادامه می دهد: همان بار اول سرهنگ حسینی که هم اکنون فرمانده پلیس راه لرستان است، از نزدیک رانندگی ام را با تعجب مشاهده کرد و از من امتحان گرفت و پس از پایان امتحان عملی به من گفت تو قبول شدی!
همه تشویقم کردند
وقتی از قبول شدنش حرف می زند می توان برق ذوق زدگی را از چشمانش و مرور آن روزها را که به سرعت در ذهنش می گذرد دید. فرشته می گوید که موقع امتحان پایه یک حدود ۲۰ نفر آقا برای امتحان پایه یکم شرکت کرده بودند در حالیکه من تنها زن شرکت کننده در این آزمون بودم که در امتحان عملی مرا در اولویت قرار دادند و نخستین کسی بودم که امتحان دادم و قبول شدم و بعد از قبول شدنم مورد تشویق همه حاضران قرار گرفتم.
از این بانوی راننده می پرسیم که تابه حال در جاده پنجر شده است؛ اصلا از مکانیکی ماشین سنگین چیزی می داند؟ فرشته می خندد و می گوید: کارهای اولیه را خودم انجام می دهم، به طوریکه وقتی یکی از چرخ های ماشینم پنچر شود خودم کار پنچرگیری را انجام می دهم حتی در زمستان که جاده یخبندان است.
فرشته با افتخار حرف هایش را پی می گیرد و می گوید که تابه حال به لطف خدا در طول مدت ۱۰ سال رانندگی اش در جاده های کشور تصادف نکرده است و امیدوار است که این روند “بی تصادفی” استمرار داشته باشد.
وقتی ماموران دستور ایست می دهند!
حرف هایش آنجا جالب می شود که این بانوی راننده تاکنون هیچ گاه جریمه هم نشده است. فرشته در این رابطه می گوید: به دلیل اینکه همیار پلیس هستم سعی کرده ام مقررات و قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کنم.
خودش می گوید که گاهی وقتها در جاده هنگامی که ماموران راهنمایی و رانندگی و پلیس راه که یک زن را پشت ماشین سنگین می بینند تعجب می کنند و دستور ایست می دهند و از من مدارکم را می خواهند ولی بعد از ارائه مدارک با تعجب و البته احترام اجازه حرکت می دهند.
فرشته اصلا روحیه خشنی ندارد و می گوید که تابه حال پیش نیامده که در جاده با کسی مشاجره داشته باشد. می گوید که سعی می کند کاملا رفتار و عملش اسلامی و الگو باشد و از سبکسری و مشاجره متنفر است.
از امنیت جاده های ایران اسلامی می گوید و حرفهایش را اینگونه ادامه می دهد: رانندگی در کشورمان خیلی راحت است چرا که جاده ها از امنیت خوبی برخوردارند و تاکنون در تردد در جاده های کشور هیچ مشکلی برایم رخ نداده است.
مردان به رانندگی زنان حسودی می کنند
فرشته از مسئولان هم درخواست هایی دارد. او از مسئولان می خواهد که مجوز ترانزیت کالا به خارج از کشور را برایش صادر کنند و معتقد است که با صدور این مجوز می توان توانمندی زنان ایرانی را به جهانیان نشان داد.
از این بانوی راننده می پرسیم که برخی معتقدند که زنان از عوامل اصلی تصادفات هستند. سوال ما کمی غافلگیرش می کند ولی حرفهایش را اینگونه پی می گیرد: در گذشته تصور میشد زنان در رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی کوتاهی میکنند اما امروز ما شاهد این هستیم که زنان با رعایت کامل قوانین راهنمایی و رانندگی حتی بهتر از مردان رانندگی میکنند.
تقدیر استاندار لرستان از بانوی راننده ماشین سنگین
بعد از این جملات با خنده ای به شوخی می گوید که فکر میکنم حسادت مردان است که با اذیت و تمسخر زنان نمیخواهند قبول کنند که زنان خوب میرانند!
از فرشته بیرانوند می پرسیم که هنگام رانندگی کسی از اعضای خانواده اش همراهی اش می کند و او می گوید: یکی از اعضای خانواده ام در بعضی اوقات مرا به عنوان همسفر همراهی می کند ولی کار رانندگی را خودم انجام می دهم.
برای شکوفایی توانمندی هایتان نهراسید
فرشته کمی از وضعیت جاده های کشور گلایه مند است. او می گوید که با توجه به اینکه جاده های کشور از استاندارد لازم برخوردار نیستند و در برخی از نقاط دارای چاله چوله و پرتگاه و پیچ های خطرناک و نقاط حادثه خیز است اگر وزیر بودم دستور میدادم آنها را اصلاح کنند.
وی البته معتقد است که جاده های کشور در مقایسه با گذشته تغییرات زیادی کرده و آزاد راه و بزرگراه هایی در برخی محورهای کشور احداث شده است ولی وضع موجود کافی نیست و باید به وضعیت مطلوب رسید.
فرشته در پایان حرفهایش از مسئولان می خواهد که به شغل رانندگی ماشین سنگین با توجه به سختی و مشقات آن توجه بیشتری داشته باشند و امیدوار است که به عنوان یک زن لرستانی توانسته باشد که به زنان جامعه بگوید که برای بروز قابلیت ها و توانایی هایشان از موانع نهراسند.
ادامه مطلب
دختر خوشتیپی که در حین پرو ، مانتو و شلوار سرقت میکرد، با هوشیاری صاحب مغازه به دام افتاد. چند روز گذشته مردی به ۱۱۰ تماس گرفت و بیان داشت که دختر سارقی را که از مغازهاش سرقت کرده، گرفته است
دختر خوشتیپی که در حین پرو ، مانتو و شلوار سرقت میکرد، با هوشیاری صاحب مغازه به دام افتاد. چند روز گذشته مردی به ۱۱۰ تماس گرفت و بیان داشت که دختر سارقی را که از مغازهاش سرقت کرده، گرفته استبه دنبال این موضوع یک واحد گشت کلانتری یوسفآباد به آدرس خیابان اسدآبادی اعزام شدند و پس از حضور در محل دو نفر به نامهای محسن و مجید به پیش ماموران آمده و گفتند که دختر خوشتیپی که الان در مغازه به دام افتاده به داخل مغازه پوشاک فروشی ما آمد و با چرب زمانی قصد گمراه کردن ما را داشت و بعد از پرو چندین مانتو و شلوار هیچ یک از اجناس را نپسندید و قصد خروج از مغازه را داشت که ناگهان ما متوجه کم شدن یک مانتو و شلوار شدیم و از خروج این دختر از مغازه ممانعت کردیم و با ۱۱۰ تماس گرفتیم.
پس از گفتههای شاکیان، مامور زن در بررسی اولیه از این سارق حرفهای متوجه شد که دختر جوان یکی از مانتو و شلوارهای پرو کرده را پس نداده و زیر لباس اصلی خود پوشیده است. لذا متهم جهت بررسی بیشتر موضوع و کشف سایر جرائمش به کلانتری منتقل شد.رئیس کلانتری یوسف آباد سرهنگ فرامز مهری درباره این خبر به باشگاه خبرنگاران؛ گفت: متهم پس از اعتراف در چندین مورد سرقت مانتو و شلوار به همین روش به مقام قضایی ارجاء شد.
در بازی پرسپولیس و نفت تهران، پرسپولیسی ها با پیراهنی وارد زمین شدند که روی آن به خاطر ساخت فیلمی که در آن به پیامبر توهین شده بود، کلمه «محمد رسول الله» نوشته شده بود. همچنین روی شانه بازیکنان «لا اله الا الله» نوشته شده بود. به گزارش مشرق، یکی از کاربران این سایت در مطلبی درباره لباس تازه پرسپولیس توضیحات جالبی داده است. بخشی از مطلب که در سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است را می خوانید: «شرکت آلمانی آل اشپورت محبت کرده اند و پیراهنی اختصاصی برای پرسپولیس طراحی کرده اند. من آدم فوتبالی نیستم ولی در طراحی دستی دارم. در طرح اولیه این پیراهن ۶ خط روی دوش راست و ۶ خط روی دوش چپ بازیکنان بود که می گفتند به نشان «۶ تایی ها» و از این حرف ها بوده!
ولی با کمال تعجب دیروز در بازی با نفت تهران دیدم که در این طرح دستکاری شده و ۶ خط به ۷ خط و طرح خط ها به کلمه «لا اله الا الله» تغییر یافته. اینکه نوشتن این لفظ مقدس روی لباس، مستلزم رعایت نکات و احتیاط فراوان است، بحثی است قابل تحمل اما نکته قابل توجه این است که روی دوش چپ کلمه لا اله ا» و روی دوش راست کلمه «لا الله» نوشته شده است …» اعتراض این کار به جدا شدن کلمه لا اله الا الله و معنی جدیدی است که پیدا کرده.
افکارنیوز: این تصاویر را قانون از سایت آپادانا منتشر کرده است.
دو تصویر زیر، حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی را در جشن تولد نوه فیضالله عربسرخی نشان میدهد.
عاقبت روابط نامشروع بازیگر زن ایرانی! +عکس
شهره آغداشلو با نام اصلی پری وزیریتبار بازیگر ایرانی ساکن امریکا است که سالهاست به فعالیت های غیر اخلاقی و ضد دینی با رویکرد مقابله با انقلاب اسلامی می پردازد!
وی که پیش از انقلاب اسلامی در ایران به ایفای نقش در فیلم های فارسی می پرداخت پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خارج از کشور فرار کرد و در آمریکا مقیم شد.
شهره آغداشلو که علاقه بسیاری به روابط نامشروع دارد در رزومه بازیگری خود در فیلم های ضد ارزشی و غیر اخلاقی بسیاری ایفای نقش کرده است و در حال حاضر در کسوت یک فعال حقوق بشر مطامع تفکر غربی در اشاعه فرهنگ برهنگی فعالیت می کند.
گفتنی است، پری وزیری تبار یا همان شهره آغداشلو پس از بازی در فیلم سنگسار ثریا به علت اعتیاد به مواد مخدر مدتی است دیگر از سوی کارگردانان و تهیه کنندگان برای ایفای نقش انتخاب نشده است.
همچنین نزدیکان شهره آغداشلو اذعان کرده اند که اعتیاد به مواد مخدر باعث شده است که وی پیشنهادی از سوی برخی از تهیهکنندگان فیلم های هالیوودی نداشته باشد و نتواند به عنوان یک چهره هنری به فعالیت حقوق بشری بپردازد.
ادامه مطلب
تجاوز گروهی به ۱۵ زن در تبریز
چهار جوان که زنان و دختران را در مسیرهای مختلف تبریز بعنوان مسافر سوار خودروی شخصی کرده و به زور آنان را به بیابانهای اطراف میبردند و مورد تجاوز قرار میدادند، صبح امروز در زندان مرکزی تبریز به دار مجازات آویخته شدند.
دادگستری آذربایجان شرقی در اطلاعیهای با اعلام این خبر آورده است: «نحوه عمل محکومان به این صورت بوده که سوار یک دستگاه خودروی پیکان شده و یکی از آنان با پوشیدن لباس زنانه، خود را به شکل زنان در میآورده تا زنان و دخترانی که منتظر ماشین بودند به علت وجود مسافر زن در خودرو اعتماد کرده و سوار شوند.
سپس با سرعت زیاد حرکت کرده و مسافر را با زور کتک مجبور میکردند که سرش را زیر صندلی خودرو ببرد. پس از آن، طعمه خود را به بیرون شهر در اطراف مرند میبردند و در بیراههها به صورت گروهی مورد تجاوز قرار میدادند. بعد در میدان آذربایجان شهر تبریز یا سایر میادین شهر به صورتی که پاسی از شب گذشته بود، رها میکردند. محکومان در اقاریر خود بیان کردهاند که از اواسط سال ۹۰ مرتبا مرتکب این عمل شده و نزدیک به پانزده تا بیست بار مبادرت به آدمربایی و تجاوز کردهاند.
تعدادی از افراد مورد تجاوز بخاطر ملاحظات حیثیتی از اعلام شکایت خودداری کردهاند اما چند نفر از آنان با اعلام شکایت و ذکر جزئیات امر تقاضای مجازات محکومین را کردهاند که با تلاشهای شبانهروزی دادسرای عمومی و انقلاب تبریز و با همکاری نیروی انتظامی، متهمان شناسایی و دستگیر شدند و توسط شکات مورد شناسایی قرار گرفتند. این افراد در جریان تحقیقات به ارتکاب بزه اقرار کردند و جزئیات امر را به صورت دقیق بیان کردند.
آنان اعتراف کردند که از اواسط سال گذشته با پرسه زدن در خیابانهای تبریز زنان و دخترانی را که منتظر ماشین بودهاند سوار میکردند و به شکل یادشده به بیرون شهر میبردند و به عنف مورد تجاوز قرار میدادند. سپس در تاریکی شب در یکی از میادین شهر رها میکردند.
حکم محکومیت نامبردگان به اتهام تجاوز به عنف وآدمربایی توسط شعبه دوم دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی صادر و توسط شعبه ۱۱ دیوان عالی کشور تایید شد. رییس قوه قضائیه نیز اجرای حکم را بلامانع اعلام کرد و به این ترتیب متهمان سحرگاه چهارشنبه در زندان تبریز به دار مجازات آویخته شدند.»
بحران W.C در ایران
هر چند که این سخن ، عجیب به نظر می رسد ولی از عمق "فاجعه" خبر می دهد.(با علم به معنای فاجعه ، این لغت را به کار بردیم.)
کسانی که ولو هر از گاهی راهی سفر می شوند، قطعا با مشکل کمبود سرویس های بهداشتی در طول جاده های کشور، مواجه شده اند.
این مشکل به ویژه به هنگام سفر خانوادگی، گردشگران را بیشتر می آزارد و بسیاری از هموطنان به خاطر دارند که گاه ده ها و صدها کیلومتر رانندگی کرده اند تا به یک سرویس بهداشتی برسند و ... .
اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود. در جاده های ایران نه تنها سرویس بهداشتی به اندازه کافی وجود ندارد، بلکه همین اندک بضاعت موجود نیز چنان وضعیت آشفته، غیربهداشتی و شرم آوری دارد که بسیاری ترجیح می دهند در عین نیازمندی به سرویس های بهداشتی، از این سرویس های غیربهداشتی استفاده نکنند.
متاسفانه برخی رسانه ها و مسئولان، با این تصور باطل که پرداختن به موضوع سرویس های بهداشتی دون شأن آنهاست، بدین مهم نمی پردازند و این در حالی است که در دنیا، نه تنها این موضوع بسیار مهم و حیاتی قلمداد می شود، بلکه حتی روز جهانی w.c نيز وجود دارد (که در ایران از آن یادی نمی شود) و همایش های علمی، صنعتی و تجاری زیادی سالانه درباره آخرین فناوری های مرتبط با سرویس های بهداشتی در سطوح عالی برگزار می شود.
البته وضعیت درون شهرها هم چندان بهتر نیست و کمبود سرویس بهداشتی ، مردم را می آزارد.
اگر می شد تعداد افرادی که در شبانه روز در جاده های کشور به سرویس بهداشتی نیاز پیدا می کنند ولی آن را نمی یابند را دانست و آسیب وارده بر کلیه و سیستم گوارش آنان بر فرد فرد آنان را برآورد و بر تعدادشان ضرب کرد ، آن وقت می شد عمق فاجعه را دریافت ولی در اصل این معضل ملی تردیدی نیست.
در 25 اسفند 1386 ، اسفندیار رحیم مشایی ، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ، وعده داد: در هر 25 کیلومتر از راه های کشور یک دستشویی می سازیم.
البته نکته مهم خطاب به مسوولان کنونی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت راه و شهرسازی این است که اگر قبلی ها نساختند ، شما که با شعار تدبیر و امید بر سر کار آمده اید بسازید و الا توصیه هایی مانند همراه داشتن قرص ضد ادرار از هر کسی بر می آید.
درخواست 180میلیونی بهداد برای 3 روز بازی
وی افزود: همچنین در آن زمان بازیگران هم با این همه تقاضای بازی رو به رو نیستند و شاید قیمت های معقول تری ارائه دهند.
وی تاکید کرد: مثلا وقتی بازیگری مثل حامد بهداد برای 3روز بازی در فیلم ما تقاضای دستمزد 180میلیون تومانی دارد پس پیشکسوتان و صاحب نظران باید چقدر بگیرند و اگر واقعا همه اینقدر حقوق بگیرند در کدام سینما ها باید این فیلم را اکران کرد که فقط یک میلیارد بازگشت سرمایه برای دستمزد عوامل داشته باشد.
راست گفتار خاطرنشان کرد: به اعتقاد من این درخواست ها ناشی از اقتصاد بیمار صنعت سینمای ما و نا به سامانی نظارت حقوقی بر این سینماست وگرنه شخصی با ابعاد کیفیتی حامد بهداد با اثبات انسان کامل بودنش هم فقط 150میلیون تومان دیه می گیرد و این تقاضای قیمت برای بازی به هیچ وجه معقول نیست.
راست گفتار تشریح کرد:متاسفانه در حال حاضر به دلیل تقاضای کاذب فیلم ها قیمت دستمزدهای بازیگران نامعقول شده و این از اخلاق حرفه ای دور است که آنها به دلیل کسب در آمدهای شخصی به بدنه و اقتصاد سینما لطمه بزنند و گردش مالی و بازگشت سرمایه را دچار مشکل کنند.
بنابر این گزارش «سِفر کیمیا» که به اشتباه «سَفَر کیمیا» خوانده می شود مراحل پیش تولید را پشت سر گذاشته و قرار بود بین 15 تا 20 آبان ماه کلید بخورد.
«سِفر کیمیا» تعریفی از مسایل انسانی در بستری اجتماعی است که همچنان با تم طنزگونه بیان می شود و در آن 12کاراکتر با رنج سنی 25 تا 30 سال که اکثریت آن را آقایان تشکیل می دهند روایت می شود.
مجله مد آمریکایی تصاویری از دختران مدل تهرانی منتشر کرد!+تصاویر
"عکس زیر را مریم طوسی سریع ترین دختر ایران و آسیا در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی فیسبوک منتشر کرده است "
عکس در ادامه مطلب ........
ادامه مطلب
با خواندن این گزارش احتمالاً بیشتر قدر زمان و عقربه های ساعت را می دانید!اینجا ساعت ها حكم جواهرات گرانقیمتی را دارند كه انگار عقربه هایشان هر بار كه تكان می خورند چرتكه می اندازند و قیمتشان را به رخ صاحبانشان می كشند.
وقتی از پشت ویترین چشمت به قیمت های نجومی ساعت ها می افتد تازه می فهمی «وقت طلاست» یعنی چه؟ برای آنهایی كه پیاده روی خیابان ولی عصر (عج) را پیاده گز می كنند حتماً پاساژ مشهوری كه بین زعفرانیه و محمودیه قرار دارد و مغازه هایش ساعت های لوكس می فروشند آشناست. فروشگاه هایی كه قیمت ساعت هایشان گاهی با قیمت یك دستگاه آپارتمان مبله در شمال تهران برابری می كند. اینجا ساعت ها فقط عقربه هایی كه زمان را نشان می دهند نیستند، بلكه كالایی لوكس و اشرافی هستند كه شاید تنها چند صد نفر توانایی خرید آن را داشته باشند. این نوشته، گزارش فردا از قیمت ساعت ، خریداران آن و برندهای مشهوری است كه درآمدهای میلیاردی دارند.
جنس طلا،بدنه الماس
از نگاهش معلوم است باور نمی كند من كه سر و وضعم بیشتر به دانشجوهای ندار می خورد اینقدر پول داشته باشم كه گرانقیمت ترین ساعتشان را بخرم. كمی وراندازم می كند و بعد مثل اینكه توضیح دادن درباره ساعت های فروشگاه مثل ادای دین به آنهاست با شور و حال خاصی كه فقط باید با چشم های خودتان می دیدید از قیمت ها شروع می كند: «گران ترین ساعت ما 19 میلیون تومان قیمت دارد و جنس آن از طلاست و در بدنه اش الماس به كار رفته است. ارزان ترین ساعت شركت ماهم چیزی در حدود 6 میلیون تومان می شود.»
ساعتی با قیمت یک میلیارد و 200میلیون تومان
«افراد خاصی و آن هم از قشر مرفه می توانند ساعت های ما را خریداری كنند. ساعت های 200، 300 هزار تومانی هم كار آدم را راه می اندازد ولی بیشتر مشتری ها یا به قول معروف مدباز هستند یا به دنبال اجناس لوكس می گردند.»
این حرف ها را جوانك فروشنده در جواب سؤال هایم كه دارد مشكوكش می كند می گوید و می پرسد:" ببخشید ولی این اطلاعات به چه درد شما می خورد؟" اینجاست كه مجبورم هویتم را فاش كنم و قول دهم به شرطی كه اسمش را در گزارش نیاورم فقط از اطلاعاتش استفاده كنم. او كه 12 سال سابقه كار در ساعت فروشی دارد می گوید: «بیشتر خانم ها مشتری ما هستند و دلیلش هم چشم و همچشمی بین آنهاست. اصلاً ساعت، عینك، كیف و خودنویس جزو اجناس لوكس به حساب می آید.»
او جمله مشهور ورد زبان ساعت سازان سوئیسی را برایم تكرار می كند: «سوئیسی ها می گویند ما برای نیم درصد از مردم كشورهای مختلف ساعت تولید می كنیم. یعنی جامعه هدف آنها در ایران تنها نیم درصد مردم كشور است. چون افرادی كه به دنبال این ساعت ها می آیند اولاً جیب های پرپولی و دوماً سلیقه های خاصی دارند. ساعت های گرانقیمت همگی دست ساز هستند و تعداد محدودی از آنها تولید می شود. حتی بعضی از ساعت ها پیش فروش می شوند.»
جوان فروشنده مثل هر كس دیگری كه می خواهد خودش را در شغلش حرفه ای نشان دهد به آمارهای جالبی اشاره می كند: «الان در سوئیس 130 برند تولید می شود كه هم گران قیمت است و هم ارزان قیمت. گران ترین ساعتی كه به گوشم خورده متعلق به برند (Patec philippe) با قیمت یك میلیارد و 200 میلیون تومان است!»
ساعت چنگیز خان
به فروشگاه دیگری می روم كه 3 برند مشهور سوئیسی را می فروشد.جوان فروشنده با روی خوش می نشیند پشت میز و درباره ساعت هایشان توضیح می دهد: «گران ترین ساعتی كه فعلاً در فروشگاه داریم 39 میلیون تومان است، اما اگر بخواهید سفارش ساخت از روی كاتالوگ شركت را بدهید قیمت ها تا مرز یك میلیون دلار هم می رسد.»
اینجا تهران است سال 1391،من الان در یك ساعت فروشی در شمال تهران هستم. این جمله مثل یك پیام مهم تلگرافی در ذهنم چرخ می خورد تا من را به واقعیت همچنان وصل نگه دارد.
حرف های فروشنده دوباره من را به خود می آورد وقتی درباره علت گرانی ساعت ها می پرسم. «دلیل اصلی گرانی این ساعت ها، برند آنهاست. درست است كه طلا و سنگ های قیمتی هم در آنها به كار رفته و همگی دست ساز هستند اما برندها در این میان نقش تعیین كننده ای بازی می كنند.»
بلند می شود و از داخل یكی از كشوهای میز كناری كاتالوگ می آورد و ورق می زند تا می رسد به صفحه «چنگیز خان»! صفحه ای كه توضیحاتی درباره ساعتی نوشته با نام چنگیزخان كه تنها 30 عدد از آن در دنیا وجود دارد و تازه همه پیش فروش شده اند با قیمت نجومی 800 میلیون تومان!
او به ساعت های شگفت انگیز دنیا اشاره می كند و می گوید: «یكی از برندهای مشهور صفحه ساعت هایش را از خاك كره ماه می سازد و یكی دیگر تكه ای از كشتی تایتانیك را در بدنه ساعت به كار برده است!»
و حکایت آن نیم درصد
توقع دارید با این قیمت هایی كه به گوشم خورده برای جمع بندی این گزارش چه چیزی بنویسم. فعلاً در این شرایط باید یك بار دیگر به همه چیز فكر كنم. به آن نیم درصد مردمی كه می توانند این ساعت ها را بخرند، به ساعت هایی كه دیگر فقط نمایانگر زمان نیستند و حتی به دستفروش های این شهر بزرگ كه ساعت های چینی 2 هزار تومانی می فروشند و به خیلی چیزهای دیگر كه فكر می كنم چراغ سؤال های زیادی را در ذهن شما روشن كرده باشد.سوال هایی از این جنس که وقتی اکثریت مردم در مخارج روزانه شان وامانده اند این «اشرافیت ارتجاعی» تا کجا و تا به کی مانور مبتذل خود را ادامه خواهد داد?